ما در دنیایی زندگی میکنیم که تصویرسازی دادهها از طریق کدهای پیچیده و طراحی گرافیک انجام میشود. امکانات متعددی برای تصویرسازی دادهها در گزارش وجود دارد، از Tableau گرفته تا Datawrapper و Python و... اما در ابتدا، تمامی تصویرسازی دادهها دستی انجام میشد. از پیشگامان تصویرسازی دادهها W.E.B.DuBois و Florence Nightingale بودند که دادههای خود را با دست ترسیم کردند به این دلیل که هیچ راه دیگری جز تصویرسازی با دست وجود نداشت.

DoBois یک تیم جامعهشناسان سیاهپوست بودند که نژادپرستی نهادینه شده را با استفاده از تصویرسازی دادهها برای جهانیان توضیح دادند.

حتی با توسعه رایانهها بازهم تصویرسازی دادهها به کمک ابزار آنالوگ آسانتر بود. در این متن میخواهیم به تاریخچهی تصویرسازی دستی دادهها و موارد ارائه آنها بپردازیم. در ادامه نمونههایی هم از کارشناسان این حوزه ارائه خواهیم کرد تا نکات مهمی که برای شروع کار به آنها نیاز دارید یاد بگیرید.
یک تاریخچه کوتاه
زمانی که Mary Eleanor Spear در سال ۱۹۵۲ کتاب خود درباره نمودارها را نوشت، بر گرافهایی (نمودارها) تأکید کرد که به سادگی با دست ترسیم میشدند. به عنوان مثال، نمودار میلهای یک نمودار ساده برای متغیرهای عددی است که به سادگی با دست قابل ترسیم است.
در نمودار مستطیلی و جعبهای هم دیتاژورنالیست تنها باید چند آمار را مورد بررسی قرار دهد. تحلیلگر میانه و چارکها را حساب میکند سپس خطکش و مداد خود را برمیدارد و نمودار را ترسیم میکند.

John Tukey این ایدهها را در کتاب «تحلیل دادههای بدست آمده» در سال ۱۹۷۷ طرح کرد. او تأکید میکرد که نمودارها را به سادگی میتوان با دست ترسیم کرد. ایدهی تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده –که اکنون به اختصار EDA نامیده میشود- برای محاسبهی دادهها، خلاصه کردن آنها و ترسیم دادههای اولیه برای درک یک مجموعه داده قبل از شروع گزارشنویسی است. تمام گرافیکهایی که در این کتاب توسط Tukey آورده شدهاست با دست رسم شدهاند اما آنقدر دقیق هستند که به سختی میشود آنها را از گرافیکهای کامپیوتری تشخیص داد.

Jacques Bertin یکی دیگر از پیشگامان گرافیک هم بر روی کارآمد کردن یک داده بدون استفاده از کامپیوتر متمرکز شد. یکی از استراتژیهای او ایجاد «ماتریس برتین» بود. یک نمایش فیزیکی از کل مجموعه داده که میتوان آن را با استفاده از سیخهای بلندی که به آنها وصل است مرتب کرد.
دانشجویان فارغ التحصیل او، نظمی که ساختار دادهها را نشان میدهد را پیدا میکردند و سپس از آن یک فتوکپی میگرفتند تا نسخهای از دادهها قبل از حرکت کردن حفظ شود.

آیا تصویرسازی دیجیتالی بهتر است؟
با توجه به مطالبی که بالاتر گفتیم، تصویرسازی دادهها با دست چیز جدیدی نیست. درواقع یک سبک اصیل برای تصویرسازی است. اما همانطور که ابزارهای کامپیوتری برای آسان کردن تصویرسازی دادهها تکامل پیدا کردهاند، تصویرسازیهای دیجیتالی هم افزایش پیدا کردند. این مسئله به این معنا نیست که نیاز به تصویرسازیهای دستی از بین رفته است، یا اینکه گرافیکهای دیجیتالی بهتر هستند. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا تصویرسازی بصورت دستی انجام میشود:
- باعث میشود که خارج از چارچوب فکر کنید. اگر شما فردی هستید که در استفاده از ابزارهای کامپیوتری برای تصویرسازی مهارت دارید، ممکن است فقط به اشکال بصری که کامپیور در اختیارتان قرار میدهد فکر کنید. تصویرسازی دستی باعث میشود با ذهن بازتری تصویرسازی کنید.
- تصویرسازی دستی به گزارش شما احساس صمیمیت میدهد! اغلب تصویرسازیهای کامپیوتری از نظر مخاطب خشک و غیرقابل دسترسی هستند. اغلب اگر خودتان بصورت دستی تصویرسازی کنید مخاطب بیشتر با دادههایتان ارتباط برقرار میکند.
- تصویرسازیهای دستی کمتر «واقعیت» دارند و راهی عالی برای نشان دادن عدم قطعیت هستند.
- تصویرسازی با دست روشی مشخص برای یادگیری بهتر همراه کردن دادهها با علائم بصری است.
- خوش میگذرد!!
گاهی اوقات تصویرسازی دستی کاری است که برای خودتان انجام میدهید تا بهتر بارش فکری کنید، دادههایتان را درک کنید، یا فقط به عنوان یک خروجی خلاقانه از آن استفاده کنید. در موارد دیگر، تصویرسازی دستی میتواند محصول نهایی شما باشد که برای دیگران منتشر میشود.
درحالی که برخی از نویسندگان طراحی خود را به صورت کد انجام میدهند، اکثریت قریب به اتفاق آنها، با طراحی روی کاغذ شروع کردهاند. بنابراین تصویرسازی دستی میتواند گامی در راه چیزی باشد که توسط کامپیوتر تولید میشود.
آن چیزی که کارشناسان میگویند
تحقیقاتی که درمورد تصویرسازی دادهها انجام میشود اغلب بر این موضوع متمرکز است که تصویرسازی بر انتقال اطلاعات تا چه اندازه تأثیرگذار است. در سال ۱۹۸۴، William Cleveland و Robert McGill مقالهای به نام «ادراک گرافیکی: نظریه، آزمایش و کاربرد در توسعه روشهای گرافیکی» منتشر کردند.
این مقاله نتایج آزمایشات آنها بر روی ادراکات گرافیکی را تشریح کرد. اگر استدلالهایی برای استفاده از نمودار میلهای به جای نمودار دایرهای شنیدید احتمالا دادهها از این مقاله بدست آمدهاند.
مطالعهی آنها نشان داد که افراد در قضاوت راجع به مساحت (دایره یا اشکال دیگر) چقدر بد عمل میکنند و نسبت به استفاده از آنها هشدار دادند. با این حال، هدف تصویرسازی کردن دادهها همیشه نباید این باشد که خواندن مقادیر دقیق آسان باشد. اغلب مهمترین چیز این است که برداشتی «واقعی» از دادهها ایجاد کنید. از نظر فنی صحیحترین تصویرسازیها ممکن است همیشه بهترین راه برای انتقال اطلاعات نباشند.
یکی از مؤلفههای مهم تصویرسازی، "توجه" است؛ شخص نمیتواند یک تصویر را ببیند و بفهمد مگر آنکه به آن توجه کند. Edward Tufte، یکی از منتقدان حوزه تصویرسازی، اغلب از سادهترین تصویرسازیها دفاع میکند؛ آن هم برای به حداکثر رساندن نسبت دادهها به جوهری که استفاده شده است!
Mona Chalabi که یک دیتاژورنالیست است تصویرسازیهای دستی بسیاری کشیدهاست که در روزنامه The Guardian و دیگر روزنامهها منتشر شده است. چلبی ویرایشگر دادهها در روزنامه گاردین است بنابراین او به خوبی قوانین تصویرسازی دادهها را میداند. او تصویرسازیهای خود را با استفاده از اشیاء آشنا ترسیم میکند تا درک موضوع را برای خوانندگان راحتتر کند.
برای مثال او مصرف شکر در بریتانیا و ایالات متحده را در طول زمان اینگونه نشان دادهاست:
چلبی با تصویرسازی دستی میتواند در کار خود تنوع ایجاد کند. البته گاهی تصویرسازیها حس خوبی را منتقل نمیکنند و دقیق نیستند. برای مثال او تصویری ایجاد کرده است در رابطه با اینکه کدام نژاد آلودگی بیشتری در هوا منتشر کرده و استنشاق میکنند. اگر به تصویر نگاه کنید نمیتوانید اعداد را ببینید. درواقع هیچ عددی وجود ندارد! فقط میتوانید ببینید سهم کدام گروه بیشتر است.
تمرینی برای شروع
امیدواریم تا الان شما را متقاعد کرده باشیم که تصویرسازی دادهها به روش دستی چقدر مؤثر است. اما چطور باید این کار را شروع کنید؟
توصیه اصلی ما این است که فقط مداد را روی کاغذ بگذارید و شروع کنید!
بسیاری از مردم بر این باور هستند که نمیتوانند نقاشی کنند، اما همه در کودکی نقاشی میکردند. آنها درواقع ترک عادت کردهاند. بسیاری از مهارتهای دیگر هرچه بیشتر تمرین کنید، حرفهایتر میشوید.
برای تصویرسازی دادهها به ابزار خاصی احتیاج ندارید. یک مداد یا خودکار و یک تکه کاغذ میتواند کافی باشد؛ اما اگر چندرنگ داشته باشید کار جذابتر و سرگرمکنندهتر میشود. حدس میزنم بسیاری از شما لوازم هنری جالبی در گوشه و کنار اتاقتان جمع کردهاید، از آنها استفاده کنید. لازم نیست هزینهی زیادی خرج این کار کنید، از لوازم موجود استفاده کنید. اما اگر میخواهید کار کمی از نظر بصری جذابتر شود میتوانید لوازمی مانند اکلیل، ریسمان یا هرچیز دیگری که به ذهنتان میرسد و برای کارتان مفید است بخرید.
هنرمندان و طراحان به طور منظم طرحهایی را قبل از رسیدن به ایده نهایی میکشند. اگر قبل از انتخاب یک فرم خاص، با ساختن مثلاً چهار طرح از یک تصویرسازی شروع کنید، ممکن است متوجه شوید که ایدههای بعدی شما بسیار قویتر از ایدهی اول شماست. البته این کار را خیلی طول ندهید. برای هر طرح ۳۰ ثانیه یا نهایتاً یک دقیقه زمان بگذارید. به دنبال طرحی باشید که از بین دیگر طرحها، خاصتر و متفاوتتر است.
بعد از اینکه طرحهایی که به ذهنتان میرسد را رسم کردید، یک دقیقه را برای ارزیابی آنها اختصاص دهید. بعد از انتخاب طرح، کار اصلی را شروع کنید. به استفاده از رنگها خوب فکرکنید. بدون کامپیوتر شما هیچ پالت رنگی از پیش تعریف شدهای ندارید، بنابراین شاید نیاز باشد که بیشتر دقت کنید. چند رنگ انتخاب کنید و کار را با همان رنگها پیش ببرید.
این تمرین را ابتدا با مجموعه دادههای کوچک امتحان کنید. توصیهی ما این است که کمتر از ۱۰ ردیف و ۲ متغیر انتخاب کنید. محدودیتها باعث ایجاد خلاقیت بیشتر میشوند. هرقدر دادههای بیشتری داشته باشید زمان بیشتری از شما میگیرد و برای شروع کار مناسب نیست.
اگر میخواهید تصویرسازی دقیقی ایجاد کنید میتوانید از کتاب Tukey هم الهام بگیرید. این کتاب زمانی مفید است که میخواهید چیزی فراتر از مهارت هنری تان بکشید؛ مثل نقشهای از کشورتان.
مهم نیست که تصمیم میگیرید چگونه برای کارتان تصویرسازی کنید، هر تصمیمی که بگیرید تصویرسازی دستی دادهها میتواند شما را به دادههایتان نزدیکتر کند. این کار میتواند حتی یک سرگرمی خوب برای شما باشد.
نظر شما